سلام امیدوارم حال شما خوب باشه من یک سوال دارم ازتون. من یه دختر 3۲ ساله هستم که یک بار جدا شدم با شوهرم تفاهم نداشتیم و خانوادش خیلی مداخله میکردن و الان 4 ساله جدا شدم و بچه نارم و مشکلی که دارم اینه که بعد از ازدواجم اصلاً رابطه درست و خوب نداشتیم هر کی میاد یه ایرادی داره به نظرم خیلی همه چیز عوض شده و آدمها مشکل دارتر شدن غیرقابل تحمل میشه برام بعد از مدتی که از رابطم میگذره ولی خیلی دوست دارم بتونم یک شخصی رو توی زندگیم داشته باشم میشه راهنمایی کنین تشکر .
پاسخ
داستان رابطه درست از جایی شروع میشه که یک نفر وارد زندگی ما میشه زمانی که نزدیکی و صمیمیت قسمتی از وجود ما رو به خودمون نشون میده .
اگر ما نخواهیم که با جهان پرتعارض رابطه رو به رو بشیم چند تا کار میتونیم انجام بدیم یا رابطه رو شروع نکنیم )تنهایی رو انتخاب کنیم( یا میتونیم آدمهای خاصی که خیلی دسترس ناپذیر هستند رو انتخاب کنیم و کسی که اصلاً آدم رابطه نیست! یا اینکه وارد رابطه بشیم و با ایراد گرفتن و انتقاد از طرف مقابل و بهانهگیری بعد از مدتی رابطه رو تموم کنیم .
شما گزینه سوم رو انتخاب کردین هم کسی باشه که شما رو از تنهایی در بیاره هم اینکه کمی دردسر و مسئولیت کمی براتون بیاره هم شما دچار این تعارضها نشین و هم حالتون هم در رابطه خوب باشه یادمون باشه بهانه تراشی و انتقاد از دیگران بهترین گزینه برای فرار از صمیمیته روی دیگران ایراد گذاشتن بهترین راه برای ندیدن دنیای درونی خودمونه
گاهی برای فرار از چالشهای رابطه فقط به دنبال ماه عسل رابطه میگردیم پیشنهادم براتون اینه که به جای چالش گریزی و نپذیرفتن سهم خودتون در رابطه میتونیم یک گزینه چهارمی رو هم انتخاب کنید .
اینکه مهارتهای رابطه رو یاد بگیرین مهارتهایی مثل حل تعارض، مرزبندی گوش دادن، همدلی و…
برای شناخت خودتون کمک بگیرین و یه جای دنیای بیرون به دنیای درون خودتون سر بزنین اینکه چه سبک آدمهایی چرا همیشه کنار شما قرار میگیرین و اینکه چرا همیشه رابطههاتون این طوری تموم میشه تصادفی نیست!
رابطه هم روزهای خوب داره هم روزهای بد قدم اول خودشناسی شماست بعد یادگرفتن مهارتهای لازم در رابطه و در آخر استفاده از مهارتها برای حل مسائل و مشکلات در رابطه برای عبور از روزهای سخت .